پدر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟ مادر عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟ برادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه... مادرعروس : پس داماد سیگاریه....!؟ پدر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه... مادر عروس : پس الکلی هم هست..!؟ برادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره... مادر عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟ پدر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن... مادر عروس : پس زندانم بوده...!؟ برادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن... مادر عروس : پس معتادم بوده...!؟ پدر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد... خانواده عروس : زنش !!!؟؟؟ نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری پدرو برادرتونو به خواستگاری نبرین باباش خواست ابروشو درست کنه زد چشمشم کور کرد!